خوشبختانه همه گونه هنری هم روی دیوارها هست تا سلایق گوناگون پاسخی درخور بیابند؛ از خوشنویسی کلاسیک گرفته تا آبرنگ و نقاشیهای معاصر. هنرهای تجسمی امسال با دست پر بر سرسفره هفتسین مینشیند.
مژده خوشنویسی
در روزهایی که نگارخانهها در قرق نقاشی هستند، 3خوشنویس برجسته یعنی مهدی فلاح، حسین غلامی و عینالدین صادقزاده با عنوان حیرتانگیز «زنگ تفریح» در نگارخانه مژده نمایشگاه خوشنویسی برپا کردهاند. همین نام کافی است تا روشن شود که این استادان خوشنویسی سنتی از آنچه این سالها به این هنر کهن میرود گلایه دارند. این 3هنرمند ۵۰ اثر با محور اصلی خوشنویسی کلاسیک برای ارائه اختصاصی در نگارخانه مژده خلق کردهاند تا شاید یادآوری شود که خوشنویسی ریشه همه زایشهای هنر ایرانی است؛ هنری که هنرمند برای آفریدنش وضو میگرفت و در متن آن فقط عالم بالا و حکمت و عرفان بازتاب مییافت. بازدید نخبگان خوشنویسی ایران غلامحسین امیرخانی، نصرالله افجهای، علی شیرازی و... از این نمایشگاه نشان از اهمیت آن دارد. صادقزاده در زنگ تفریح 2دسته اثر ارائه داده است: نستعلیق و شکسته و آثار نقاشیخط اما از فلاح و غلامی تنها آثار خوشنویسی کلاسیک نستعلیق روی دیوار است.
چیزی نزدیک در دی
نمایشگاه گروهی نقاشی «چیزی نزدیک به غریبگی» با نمایشگاهگردانی آیدین خانکشیپور این روزها در نگارخانه دی به تماشاست. برخی هنرمندان حاضر در این رویداد برای نخستین بار است که آثارشان روی دیوار یک نگارخانه میرود. مهمترین شباهت آثار هنرمندان با هم جنبه واقعگرایانه آنهاست. بیشتر آثار فیگوراتیو هستند اما در میانشان پیداست برخی هنرمندان در بازنمایی واقعیت تا حدودی دخل و تصرف کردهاند. انسان و چالشها و دغدغههای امروزی موضوع اکثر آثار این رویداد است. هنرمندان جوان تلاش میکنند تعریفشان از برخی مولفههایی که در زندگی روزمره آنها را اساسی دیدهاند با زبان نقاشانه ارائه دهند. در این نمایشگاه از فاطمه افشاری، ابراهیم رهامنش، مژگان حبیبی، زهرا حیدری، سارا مطلوب و ابوالفضل معصومی 3تا 5نقاشی روی دیوار رفته است.
شکوه آبرنگ
آبرنگ تکنیک مهجور نقاشی است؛ دیگر مثل 3دهه پیش انبوه نمایشگاههای آبرنگ برگزار نمیشود و همین گویای 3نکته موازی است: بیتوجهی نگارخانهها، گرایش نداشتن هنرمندان و البته نبود بازار فروش نقاشیهای آبرنگ. این روزها یک نمایشگاه آبرنگ از هدا نجفی روی دیوار نگارخانه شکوه است که واکاوی این مبحث را بیشتر زیر ذرهبین میبرد. نویسنده کتاب «چگونه با آبرنگ نقاشی کنیم؟» پس از ١٠ سال تدریس آبرنگ گلایه کرده است که «بعضی نگارخانهها تمایلی به نمایش آثار آبرنگ ندارند.» نجفی معتقد است که پس از سونامی رنگروغن و اکریلیک، اخیرا جوانان به آبرنگ تمایل بیشتری نشان دادهاند اما نگارخانهها اقبالی نشان نمیدهند.
آن در جدول زندگی
سحر خلخالیان نقاشیهای «جدول زندگی» را به نگارستان آن آورده است. رویکرد معناگرایانه این نقاش جوان و ارائه مفهومی انسانشناسانه، مهمترین ویژگی کارهای اوست. خلخالیان زنان را موضوع محوری آثارش قرار داده و با حذف کامل یا بخشی از صورت، جدول متقاطع با خانههای پرشمار سیاه و سفید را به جایشان نشانده است؛ کنایه از 3گمانه هویتی؛ انسان معاصر که خود معمایی در این روزگار پرهیاهوست؛ آدمی که با معمایی سخت مواجه است و سرانجام روایتی از چالشهایی که زنان با آن دست به گریبانند. متن آثار خلخالیان جغرافیای خاصی را نشانه نمیرود و پیداست او مضمونی جهانشمول را دستمایه کرده تا حرفی را با مخاطب در میان بگذارد.